بغض بیش از آنکه متعلق به سینمای حرفه ای باشد، متعلق به سینمای تجربی است، تجربه ای که به وضوح دچار خودسانسوری شده!
"بغض" هرچند که دو شخصیت اصلی بیشتر ندارد، اما همین را هم نتوانسته به خوبی بپردازد. نه معلوم است از کجا آمده اند؛ و نه معلوم است به کجا می خواهند بروند؛ و نه چراییش.
متاسفانه این دوربین و تدوین و کارگردانی مشوش با قوت تمام توانسته بازی های گاها قوی حامد(بابک حمیدیان)، و ژاله(باران کوثری) را ذبح کند تا به راحتی به چشم نیایند!
شاید مقداری دیرباشد برای حرف زدن از "بغض" درمیشیان، بعد از اکران فیلم "عصبانی نیستم"ش، آن هم با آن همه حواشی بحث برانگیز و حیرت آور درباره فیلمش در جشنواره 32، اما از آنجا که بعید نیست فیلمش از توفیق اکران محروم بماند، پس شاید نوشتن و گفتن درباره "بغض" خالی از لطف نباشد.
بغض بیش از آنکه متعلق به سینمای حرفه ای باشد، متعلق به سینمای تجربی است، تجربه ای که به وضوح دچار خودسانسوری شده! این خودسانسوری تا جایی پیش رفته که حتی فیلمساز به خود اجازه نداده فیلمش را در کشور خودش روایت کند؛ البته شاید نتوان با جرات اسمش را گذاشت روایت! چرا که فیلمنامه آن قدر پر و پیمانه نیست که داستانی قصه گو داشته باشد تا بخواهد به روایت کشیده شود.