نـگاتیو

نقد فیلم؛ به قلم: حمید رضا تقی پور

نـگاتیو

نقد فیلم؛ به قلم: حمید رضا تقی پور

نـگاتیو

به نام خدا
با سلام
شاید سوال باشد "نگاتیو" از کجا آمد

از عکس روبه رو همه چیز برای اهل فیلم روشن می شود؛
شاید نتوان آن را بهترین فیلم تاریخ سینما دانست( که به عقیده نگارنده، می توان)؛ اما بدون شک لقب "عجیب فیلم تاریخ سینما" برازنده ترین لقب است.

عکس بالا نمایی از فیلم Memento ست، و این عکس از اولین تصاویر فیلم و برترین و پرمفهوم ترین سکانس فیلم است، که امیدوارم اگر اهل دیدن هستید؛ دیدنش را از دست نداده باشید، جای تعجب زیادی ندارد وقتی دوستی گفت: ده مرتبه فیلم را دیده ام!

پس همه چیز خلاصه می شود در همین "نـــگـــاتــیــو"


Hatred


بغض بیش از آنکه متعلق به سینمای حرفه ای باشد، متعلق به سینمای تجربی است، تجربه ای که به وضوح دچار خودسانسوری شده!


"بغض" هرچند که دو شخصیت اصلی بیشتر ندارد، اما همین را هم نتوانسته به خوبی بپردازد. نه معلوم است از کجا آمده اند؛ و نه معلوم است به کجا می خواهند بروند؛ و نه چراییش.


متاسفانه این دوربین و تدوین و کارگردانی مشوش با قوت تمام توانسته بازی های گاها قوی حامد(بابک حمیدیان)، و ژاله(باران کوثری) را ذبح کند تا به راحتی به چشم نیایند!


شاید مقداری دیرباشد برای حرف زدن از "بغض" درمیشیان، بعد از اکران فیلم "عصبانی نیستم"ش، آن هم با آن همه حواشی بحث برانگیز و حیرت آور درباره فیلمش در جشنواره 32، اما از آنجا که بعید نیست فیلمش از توفیق اکران محروم بماند، پس شاید نوشتن و گفتن درباره "بغض" خالی از لطف نباشد.


بغض بیش از آنکه متعلق به سینمای حرفه ای باشد، متعلق به سینمای تجربی است، تجربه ای که به وضوح دچار خودسانسوری شده! این خودسانسوری تا جایی پیش رفته که حتی فیلمساز به خود اجازه نداده فیلمش را در کشور خودش روایت کند؛ البته شاید نتوان با جرات اسمش را گذاشت روایت! چرا که فیلمنامه آن قدر پر و پیمانه نیست که داستانی قصه گو داشته باشد تا بخواهد به روایت کشیده شود.


۳ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۸ اسفند ۹۲ ، ۰۹:۲۰
حمید رضا تقی پور

Fireworks Wednesday


فیلم هرچند با ریتم مناسبی جریان دارد اما دیر شروع می شود، دقایق اول کشش لازم را ندارد اما بعد از گذر دقایقی اتفاقاتی رخ می دهد که به خوبی مخاطب را با خود همراه می کند.


فیلم نامه به خوبی جزئیات را در کنار هم قرار داده اما این جزئیات به قدری ذهن نویسنده را درگیر خود کرده که نتیجه فیلم نامه ای ضعیف حاصل کرده چرا که از پرداختن به کلیاتی جا مانده.


جزئیات هرچند به طور کلی نتیجه رضایت بخشی را حاصل کرده اما سوالات مهمی که ذکر شد را بی پاسخ رها کرده تا مخاطب با اثری بی نقص مواجه نباشد.


شاید بتوان اولین فیلمی که باعث شد نگاه های جدی تری به اصغر فرهادی در عالم سینما شد، را فیلم "چهارشنبه سوری" دانست. فیلمی که شاید به نوعی اولین سه گانه فرهادی درباره دروغ بود؛ که البته در این فیلم نه تنها به این معضل که به معضل خیانت نیز پرداخت شده.


فیلم هرچند با ریتم مناسبی جریان دارد اما دیر شروع می شود، دقایق اول کشش لازم را ندارد اما بعد از گذر دقایقی اتفاقاتی رخ می دهد که به خوبی مخاطب را با خود همراه می کند. فیلم و کارگردانی و فیلم نامه (البته تا حدی) خوب هستند اما فیلم در آستانه تبدیل شدن به فیلمی عالی و بدون نقص می ماند. اشکال عمده متوجه فیلم نامه است.


۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۶ اسفند ۹۲ ، ۲۰:۰۳
حمید رضا تقی پور


Berlin 7

فیلمساز در دوگانگی ناخودآگاه افتاده و در سیر روایت فیلم حرف ثابت و واحدی را نمیزند.


نقص فیلم نامه به همین جا ختم نمیشود؛ در فیلم شاهد داستان سرایی هایی درباره مادر نجمه در فیلم هستیم که تا آخر فیلم همچنان مبهم می ماند و آن را به عهده مخاطب میگذارد.

و در آخر باید اذعان داشت که اکثر قریب به اتفاق فیلم های دولتی، نتوانسته اند راه به جایی برسانند، جز آنکه هزینه های سنگینی برای دولت به بار آورده اند.


چند وقتی یست تب ساخت فیلم هایی با تم و موضوع های خارجی در بین کارگردانان کشورمان راه افتاده؛ از فیلم "راه آب ابریشم" چند میلیاردی گرفته تا فیلم "بدرود بغداد" و "33 روز" و این اواخر هم که نوبت به فیلم "برلین منفی 7 درجه" رسیده. اما در چنین فیلم هایی همیشه برای مخاطب این سوال مطرح است که زمانی که شخصی از کشورش به کشور دیگری راهی میشود، چگونه می تواند با مردم آنجا ارتباط برقرار کند، و این بزرگترین مساله ایست که متاسفانه اغلب کارگردانان هیچ گونه ای توجهی به آن ندارند و با اعتماد به نفس قابل توجهی تمامی دیالوگ ها را به یک زبان قرار می دهند و درعین حال می توانیم در برخی از گوشه و کناره های فیلم، ببینیم که حتی شخصیت های فیلم حتی قادر به خواندن یک نامه هم نیستند و برای رفع این مشکل خود چاره ای ندارند جز مراجعه به شخص دیگر. و این مصیبت در آنجا به اوج خود می رسد که شخصیت های اصلی فیلم حتی فارسی زبان هم نیستند! البته که این ایراد مستقیما به فیلمنامه نویس مرتبط است لیکن عجیب است از کارگردانانی که به خود جرات می دهند پای ساخت چنین فیلم نامه هایی بروند. هرچند که نسخه دوبله شده این فیلم در سینماها به نمایش درآمده؛ ولکن از روند داستان فیلم و نحوه ارتباط گیری بازیگران، پرواضح است که نسخه اصلی فیلم هم درگیر این بحران همیشگی بوده.
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۳ اسفند ۹۲ ، ۱۷:۱۰
حمید رضا تقی پور

All Alone


هرگز گمان نمیکردم که فیلمی با این محوریت ملی و شعارهای ملی در این مرز و بوم ساخته شود و تا این حد بی سر وصدا و بدون تبلیغات اکران شود و دیده نشود!


این هزینه های میلیاردی نیستند که فیلمی را با ارزش میکنند؛ بلکه دغدغه و اعتقاد کارگردان و سازنده فیلم است که فیلم را میسازد.


دیگر ضعفی که در فیلم نامه مشهود است؛ گذر سریع از مفاهیم مدنظر و پراهمیت فیلم است که به نظر میرسد لازم بود با فوکوس بیشتری مطرح میشد.


بالاخره انتظار به پایان رسید؛ از جشنواره سی و یک تا نزدیکای جشنواره سی و دو فجر! شاید حدود یک سال منتظر بودم تا ببینم تنهای تنهای تنها که ذکر و فکر همه اهالی جشنواره فجر سی و یکم رو اینگونه به خود مشغول کرده بود؛ چیست، تا اینکه بالاخره اکران عمومی آن آغاز شد و توانستم به تماشای فیلم بروم. هرچیزی درباره اش فکر میکردم جز آنچه در پرده سینما به چشم دیدم! هرگز گمان نمیکردم که فیلمی با این محوریت ملی و شعارهای ملی در این مرز و بوم ساخته شود و تا این حد بی سر وصدا و بدون تبلیغات اکران شود و دیده نشود! جای تاسف دارد که چنین فیلمی بخواهد در رتبه هفتم جدول فروش پایین تر از فیلم هایی همچون "عملیات مهدکودک" قرار بگیرد؛ و این انگشت ایراد به کسی جز مسئولین ذی ربط اشاره ندارد؛ مسئولینی که باید هزینه های میلیاردی برای فیلم هایی همچون "راه آبی ابریشم" ، "برلین منفی هفت" ، "بدرود بغداد" ، "سی و سه روز" و ... کنند، به اسم اینکه فیلمها حرفهای ملی میزنند اما حتی با ساده ترین تبلیغات در تلویزیون صدا و سیمای ایران  برای فیلم "تنهای تنهای تنها" مواجه نباشیم؛ اما چیزی که مرهم بر این زخم ها و حرف های دل است؛  وجود افرادی همچون "احسان عبدی پور" است که در گوشه و کنار این سرزمین زندگی می کنند و دغدغه های ملی و دینی دارند و به خوبی توانسته اند اندیشه های خود را در قالب هنر سینما به تصویر درآورند؛ از این حواشی که بگذریم، به فیلم میرسیم.

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ بهمن ۹۲ ، ۱۰:۱۴
حمید رضا تقی پور

32th Fajr


-          آقا بچپون !!

-          چیو!؟

-          بچپونش دیگه! هی میگه چیو!!

-          نمیشه بابا! درستش، منطقیش، عاقلانه اش یه دونه است، همون دومی رو هم به زور چپوندیم!!

-          نمیشه سه تاش کرد!؟

-          نه بابا نمیشه! میگم همون دومی هم به زور چپوندیم!

۶ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۳ بهمن ۹۲ ، ۰۱:۲۴
حمید رضا تقی پور


Night

رسول صدر عاملی یکی از کارگردان های دغدغه دار اجتماعی این روزهای سینمای ایران است. این موضوع با یک تفحص ساده در سیر فیلم های او به راحتی روشن می شود چراکه از نخستین فیلم او رهایی همواره گرایشات اجتماعی جای خاصی را به خود اختصاص داده اند. در طول چند دهه این نگاه اجتماعی داری فراز و فرود و افت و خیز فراوانی شده است.شاید موفق ترین این آثار دختری با کفش های کتانی است و اگر بخواهیم به آخرین اثرش اشاره کنیم فیلم زندگی با چشمان بسته را باید نام برد.

اما وجهه دیگری که در چند سال اخیر در فیلم های صدرعاملی حضور پیدا کرده است دغدغه های دینی است. که به طور دقیق تر باید گفت این موضوع منحصر به مضمون امام رضا (ع) می باشد. صدرعاملی با ساخت فیلم های سه گانه ای در باره حضرت رضا (ع) سعی کرده ادای دینی نسبت به این امام داشته باشد باشد. سه اثر عبارتند از هر شب تنهایی، شب،  و در انتظار معجزه که این فیلم آخر در جشنواره فجر امسال به نمایش در آمد و ظاهراً توجه منتقدان را به خود جلب نکرد.

۴ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۰ فروردين ۹۱ ، ۰۰:۰۰
حمید رضا تقی پور

The Golden Collar

فیلم "قلاده های طلا" با فیلم نامه ی ضعیفی مواجه است اما کارگردانی خوب ابوالقاسم طالبی توانسته فیلم را به گونه ای ایجاد کند که مخاطب را تا آخرفیلم به همراه خود بکشاند.

نکته بسیار عجیب این فیلم که از نقاط مثبت فیلم به حساب می آید نفوذ بسیار هوشمندانه کارگردان به محیط سازمان اطلاعات و مطرح کردن برخی مسایلی است که تا چند سال قبل جزء خط قرمز های سینما به حساب می آمد.

اما نکته عجیب تر این است که در فضای سایبری بعضی سایتها و حزب های مختلف دست به تحریم این فیلم زده اند...

زمانی که در ایام جشنواره فجر اوالقاسم طالبی کارگردان و نویسنده فیلم در برنامه هفت حاضر شد و توضیحاتی درباره فیلم ارائه داد نکته ای را به آن اشاره کرد که بسیار قابل توجه بود و آن این بود که ایشان برای فیلم تحقیقات زیادی را انجام داده بودند که یکی از این موارد مطالعه 4 هزار صفحه پرینت از سایت وزارت خارجه اسراییل بود و همچنین تمام کتاب هایی که درباره اتفاقات سال 88 رخ داد را مطالعه کرده بودند.

در ابتدا شاید این موضوع به عنوان نقطه قوت فیلم به نظر برسد که فیلمی که می خواهد به یک مساله تاریخی درباره اتفاقات رخ داده در سال 88 بپردازد؛ قرار است اطلاعات زیادی را به مخاطبان ارائه کند اما وقتی با فیلم مواجه می شویم روشن می شود که این اطلاعات گسترده، بزرگترین ضربه را به فیلم وارد کرده وموجب شده تا فیلم نامه نویس نتواند یک سیر داستانی مناسب را برای فیلم ایجاد کند و از آن جهت که تصمیم داشته اطلاعات مهمی را به مخاطب بدهد سعی کرده هر نکته ای که از نظر خودش دارای اهمیت بوده در آن جای دهد و چون این اطلاعات زیادتر از زمان یک فیلم سینمایی بوده اند این موضوع باعث شده تا فیلم یک داستان روشنی را برای مخاطب تعریف نکند و به همین دلیل است که در فیلم می بینیم که با سرعت اتفاقات زیادی در فیلم رخ می دهد و از یک موضوع مهم بدون اینکه به تمام زوایای آن اتفاق پرداخته شود به یک موضوع دیگری پرش می کند، که خود کارگردان هم به این مطلب اشاره کردند که وقتی تمام مطالعات لازم برای فیلم انجام شد حدود 1000 فیش در مقابل خود داشتم که همه این موارد مهم بود و باید در فیلم گنجانده می شد!!


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ فروردين ۹۱ ، ۰۰:۰۰
حمید رضا تقی پور

Circumstance

قبل از اینکه این فیلم را ببینم گمان نمی کردم که یک کارگردان بتواند فیلمی را بدون فیلمنامه بسازد..!!

تب ساختن فیلم های ضد ایرانی در سر برخی از کارگردان ها وجود داشته که در برخی موارد قرعه ساخت چنین فیلم هایی به کارگردان های هالیوود الاصل افتاده و برخی موارد هم به عهده کاگردان های ایرانی که مقیم کشور های خارجی شده اند افتاده است.

از نمونه این موارد می توان به فیلم های شاخصی همچون فیلم "پرسپولیس" و "بدون دخترم هرگز" یا فیلم های متوسطی همچون فیلم "300" و "سنگسار ثریا" اشاره کرد.

فیلم دیگری را که می توان به این لیست اضافه کرد فیلمی است که اخیرا (چند ماه قبل) به کارگردانی "مریم کشاورز" بر پرده های سینما نمایان شد و از جانب بعضی از جشنواره های خارجی هم استقبال شد که بدون شک این استقبال هم به دلیل ضد ایرانی بودن فیلم بود وبس!

داستان کلی فیلم مربوط به دختری است (با نام های عاطفه و شیرین با بازی نیکول بوشهری و سارا کاظمی) که به هم علاقه شدیدی دارند و متمایل به همجنس گرایی هستند و به دلیل "شرایط" نامناسب حاکم در کشور ایران آنها در جلسه پارتی توسط نیرو های پلیس گرفتار می شوند و به پاسگاه برده می شوند ولی چون پدر عاطفه از وضع مالی مناسبی برخوردار است دختر خود را آزاد می کند اما والدین شیرین به دلیل سیاسی حضور ندارند و شیرین باید در پاسگاه بماند و زندگی بدی را ادامه دهد اما از آن جهت که برادر عاطفه در پاسگاه انتظامی مشغول به کار است و از طرفی هم به شیرین علاقه مند است به او پیشنهاد می کند که تمام پرونده های مربوط به او را ازبین می برد اما به شرطی که او با ازدواج کند. عاطفه هم که راهی دیگری در پیش روی خود نمی بیند با این پیشنهاد موافقت می کند ولی وقتی که دوست او (عاطفه) از این اتفاق با خبر می شود از او ناراحت می شود و تصمیم می گیرد رابطه اش را با او قطع کند.

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۰ فروردين ۹۱ ، ۰۰:۰۰
حمید رضا تقی پور

Extremely Loud & Incredibly Close


فیلم "به شدت بلند و بسیار نزدیک" یکی از بهترین های سال 2011 بود که باید به جرات اعتراف کرد "دیده نشد"!! چرا که در کل جوایزات بین المللی تنها سهم 6 جایزه نه چندان مهم و 7 نامزدی جوایز را از آن خود کرد و در جوایز گلدن گلوب و اسکار هم توجه خاصی به آن نشد، در واقع در گلدن گلوب که هیچ! و در اسکار هم تنها نامزدی دو جایزه را نصیب خود کرد که به نظر می رسد حداقل باید در رشته های دیگری همچون "بهترین بازیگر نقش اصلی مرد" و "فیلمنامه اقتباسی" و "کارگردانی" هم نامزد دریافت جایزه می شد البته اگر نگوییم که بردن جایزه هم حقش بوده!

همیشه در طول تاریخ اینگونه بوده که وقایع مهمی که در سرتاسر دنیا رخ می داده توجه کارگردان را به خود جلب می کرده و آنها را وادار به ساخت آثاری در مورد این وقایع می کرده. یکی از وقایعی که در گذشته رخ داد و کانون توجه کارگردانان قرار گرفت مربوط به واقعه هولوکاست بود که فیلم های بسیار درباره آنها ساخته شد و بعضی از آنها بسیار موثر و با ارزش به حساب آمدند، آثاری همچون "فهرست شیندلر" و "پیانیست".

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۰ فروردين ۹۱ ، ۰۰:۰۰
حمید رضا تقی پور

The Kid with a Bike

این فیلم با یک نگاه روانکاوانه و جامعه شناسانه به این معضل اجتماعی پرداخته است که نتیجه فقدان یک شرایط مساعد مالی و فرار والدین از تربیت فرزند با کوچکترین بهانه، یک جامعه فاسد با جوانانی که هر کدام به تنهایی یک معضل بزرگ برای جامعه هستندخواهد بود.

  دوربین رو دست های خوبی همواره در فیلم، «سیریل» را سوار بر دوچرخه دنبال می کند و صد البته بازی سیریل هم که در اولین فیلم خود بازی کرده به خوبی انجام شده و بازی قابل قبولی ارائه شده...

  یکی از فیلم های غیر انگلیسی زبانی که در سال قبل (2011 میلادی) پا به پای فیلم جدایی نادر از سیمین در جشنواره های مختلف مثل گلدن گلوب و فیلمسازان مستقل خوش درخشید، اما نتواست خود را در نامزدی جایزه اسکار جای دهد فیلم پسری با دوچرخه ساخته ای مشترک از کشورهای بلژیک، فرانسه و ایتالیا بود که به وسیله ی کارگردانان مطرح بلژیکی ساخته شد. البته پسری با دوچرخه  موفق شد در جشنواره کن جایزه بزرگ هیات داوران را از آن خود کند.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ فروردين ۹۱ ، ۰۰:۰۰
حمید رضا تقی پور